پس از پایان یافتن رقابتهای المپیک ۲۰۲۱ توکیو و هیجان حاکم بر جو ورزشی کشور در آن روزها، انگار این فستیوال ورزشی جهان به طور کامل تمام شده است و ایران، ورزشکار اعزامی به پارالمپیک ندارد. حالا، در میان برگزاری رقابتهای پارالمپیک، اخبار مربوط به نقل و انتقالات خارجی و داخلی فوتبال، با اختلاف در صدر اخبار ورزشی قرار دارد. یکی دو روز ابتدایی رقابتهای پارالمپیک هم که زیر سایه اخذ رأی اعتماد سجادی از سوی نمایندگان ملت گذشت.
گرچه رقابتهای المپیک به نسبت پارالمپیک دارای عمومیت بیشتر و در نتیجه مخاطبان بیشتر است و از این حیث با رقابتهای پارالمپیک قابل مقایسه نیست اما به نظر میرسد در رسانههای رسمی و غیر رسمی داخل کشور، آنطور که شایسته است به این رقابتها پرداخته نمیشود.
بخشی از این کاستیها متوجه ماست. رسانه به ذائقه مخاطبان توجه میکند و بر اساس تمایلات آنها به تولید و انتشار محتوا میپردازد. قطعاً عنصر رسانه در این میان، چنین نیازی را از سوی جامعه مخاطب حس نکرده است و علیرغم عدم پوشش زنده برخی از مسابقات ورزشکاران ایرانی، گله و یا موج اعتراضی جدی را متوجه خود ندانسته و با آن روبرو نشده است.
تقریباً همگان متفقند رقابت های المپیک، هیجانیتر، جذابتر و پرمخاطبتر است؛ اما این اماره نباید دلیلی بر بی توجهی به رقابتهای پارالمپیک باشد.
بر اساس گفتهها بین ۱۰ الی ۱۵ درصد جمعیت کشور را معلولان تشکیل میدهند، یعنی حداقل ۸ میلیون نفر از مردم کشورمان دارای انواع معلولیت هستند. هرچند که آمار معلولان تحت پوشش بهزیستی ۱ میلیون و ۵۰۰ نفر برآورد شده است. نباید از نظر دور نداشت که چنین آماری، جمعیت کمی از افراد داخل کشور را تشکیل نمیدهد و عملکرد، خلاقیت و نبوغ معلولان نخبه و خصوصاً این ۶۲ نابغه ورزشیِ ایرانی که در المپیک حضور دارند، بر نگرش، تصمیم گیری، آیندهنگری و نگارش نقشه راه آن یک میلیون و ۵۰۰ هزار معلول رسمی و ۸ میلیون معلول غیر رسمی کشور تأثیری مستقیم خواهند داشت؛ تا باور داشته باشند «میتوان با وجود کاستیها، درخشید و شگفت انگیز شد».
چند روز پیش، ویدیویی از ابراهیم حمدو، پینگپنگباز ۴۸ ساله مصری که هر دو دستش را در کودکی و در تصادف قطار از دست داده بود، میلیون ها بار دیده شد. این پینگپنگباز مصری از ۴۰ سالگی وارد ورزش حرفهای شد و اکنون که میبایست دوران بازنشستگی اش را جشن بگیرد، راکت به دهان در پارالمپیک رقابت میکند. وی برای زدن سرویس از پای راستش استفاده میکند و خانه و زندگیاش در یک روستاست. تنها همین جلوه از رقابتهای پارالمپیک امید را در دلهای خیل کثیری از ناامیدانی که راه انفعال و انزوا پیش گرفتهاند زنده میکند.
اشاعه این فرهنگ مستغنی از تکاپو، تلاش و مقاومت یک انسجام همگانی را میطلبد تا کسانی که در جامعه دچار معلولیت [خاصه نقصانهای جسمی و حرکتی] هستند به دور از زیست منفعلانه، با حضوری فعالانه و تحسینبرانگیز در جامعه، نگاه دلسوزانه و ترحمآمیز جامعه را برچینند و با تکیه بر استعدادها و توانمندیهای خود، سبکی الهام بخش و الگومدار را زیست کنند.
خاصیت امیدآفرینی این گردهمایی جهانی نه فقط محدود به معلولان جهان، بلکه متعلق به تمام مردم دنیاست. خاصیت پمپاژ امید در آن به گونهای است که تودهای از امید را در روح تمامی ناامیدان و برجای نشستگان میدمد تا به یاد داشته باشند هیچ مسیر دشواری، جواز سکون نمیدهد و همواره باید در حرکت بود.
حال برای بهبود احوال درهمشکستگان و امید بریدگان ایران و جهان، نیکوست که امروز و در این ایام، حمایتهای معنوی خود را از این قهرمانان دریغ نکنیم تا از سویی گمان نکنند افتخارآفرینیهای کاروان اعزامی کشورمان به توکیو، در نگاه مردم کمارزش است و از سوی دیگر، تشویق و تبلیغ هرچه بیشتر این ورزشکاران -که در شرایطی سختتر از انسانهای فاقد معلولیت توانستند به اهداف خود دست یابند- علاوه بر مفتخر کردن یک ملت، امیدی برای شروع دوباره بسیاری از مردم نيز باشد.