در ادامه این مطلب آمده است: روز جمعه پس از اخراج چهار دیپلمات ایرانی توسط جمهوری آذربایجان به دلیل آنچه «اقدامات تحریک آمیز» خوانده شد، وزارت امور خارجه ایران وعده «اقدام دیپلماتیک متقابل» داد.
جمهوری آذربایجان ساعاتی پیش شش نفر از اتباع خود را که متهم به ارتباط با سرویسهای امنیتی ایران بودند، دستگیر کرد. این آخرین مورد از مجموعهای از دستگیریها در ماههای اخیر بود که باکو همه مظنونان را به تهران مرتبط کرد.
الهام علی اف، رئیسجمهوری آذربایجان، یکی از متحدان نزدیک ترکیه که رقیب تاریخی ایران است، پس از حمله مردی به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران در اواخر ژانویه و کشته شدن رئیس حراست آنجا، تهران را مقصر دانست.
ایران گفت که روابط دیپلماتیک نباید متاثر از این اتفاق باشد، زیرا این حادثه اقدام یک مرد مسلح تنها با انگیزههای شخصی بود، اما علیاف در حالی که حمله را «تروریستی» خواند، سفارت را تعطیل کرد.
آذربایجان همچنین از ایران به دلیل حمایت ادعایی از ارمنستان در مناقشه چند دههای بر سر منطقه ناگورنو-قره باغ انتقاد کرده است.
از سوی دیگر، ایران که محل زندگی میلیونها آذربایجانی است، مدتهاست که باکو را به تحریک احساسات جداییطلبانه در مرزهای شمال غربی خود متهم کرده است.
فاکتوری به نام اسرائیل
اما حتی با وجود همه این اختلافات در روابط دوجانبه، شاید رشد سریع روابط بین آذربایجان و اسرائیل چیزی باشد که بیش از هر چیز دیگری، ایران را عصبانی کرده است.
تهران به طور فزایندهای به باکو نسبت به گرم شدن روابطش با تل آویو هشدار میدهد، اما لفاظیهای تحریک آمیز در ماه گذشته پس از آن که دیپلماتهای ارشد اسرائیل و آذربایجان در یک کنفرانس مطبوعاتی درباره «تشکیل یک جبهه متحد» علیه ایران گفتوگو کردند، به اوج خود رسید.
جیحون بایراموف وزیر امور خارجه آذربایجان پس از انتصاب نخستین سفیر خود در اسرائیل، برای افتتاح سفارت کشورش به تل آویو رفت.
وزارت خارجه ایران هشدار داد که این رویکرد جدید میتواند تهدیدی برای امنیت ملی ایران باشد که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
اکثریت نمایندگان مجلس ایران نیز در بیانیهای این اقدام آذربایجان را محکوم کردند و گفتند: مسلمانان جهان آنها را شریک جنایت رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان مظلوم خواهند دانست.
به گفته ولی کالجی، تحلیلگر قفقاز و آسیای مرکزی در تهران، دلایل و اهداف مختلفی در پس روابط رو به رشد بین آذربایجان و اسرائیل وجود دارد که همه آنها مستقیماً با ایران مرتبط نیستند.
وی به الجزیره گفت که آذربایجان از نظر سیاسی به یک لابی یهودی برای مقابله با نفوذ ارمنستان در غرب، به ویژه در ایالات متحده نیاز دارد، در حالی که از نظر اقتصادی، آذربایجان تامینکننده اصلی نفت اسرائیل است.
کالجی گفت: به خاطر نفوذ و تاثیر جامعه ارمنی در غرب، باکو از نظر نظامی قادر به تامین تجهیزات نظامی و دفاعی پیشرفته از کشورهای اروپایی و آمریکا نیست.
وی افزود: در چنین شرایطی ترکیه، اسرائیل و پاکستان به سه منبع اصلی تامین نیازهای دفاعی و نظامی جمهوری آذربایجان تبدیل شدهاند و این موضوع از دغدغههای اصلی ایران است.
آیا جنگ خواهد شد؟
تنشها بین باکو و تهران به طور فزایندهای شکل نظامی به خود گرفته است، به طوری که هر دو طرف در مانورهایی که بهعنوان هشدار مستقیم به کار میرود، ادوات و توانایی نظامی خود را به رخ میکشند.
هم سپاه و هم ارتش ایران از زمان پایان جنگ قره باغ در سال ۲۰۲۰، چندین بار رزمایش سطح بالا را در مناطق شمال غربی کشور و نزدیک مرز آذربایجان برگزار کردهاند که در آن تواناییهای نظامی در زمین و هوا به نمایش گذاشته شده است.
جدیترین آنها در اکتبر گذشته رخ داد، زمانی که سپاه برای نخستین بار یک پل شناور را بر روی بخشی از رودخانه ارس ساخت که بخشهایی از مرز طولانی ایران و آذربایجان را مشخص میکند.
چند روز بعد، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران به جنوبیترین استان ارمنستان یعنی سیونیک رفت تا با افتتاح کنسولگری و اعلام امنیت ارمنستان به عنوان امنیت ایران، پیام مستقیم دیگری به آذربایجان و ترکیه ارسال کند.
هدف از این اقدام، مقابله با «کریدور زنگزور» بود که آذربایجان و ترکیه میخواهند بین منطقه نخجوان و جمهوری آذربایجان ایجاد کنند، که عملاً یک مسیر بزرگ ترانزیتی ایران را با قفقاز جنوبی و فراتر از آن قطع میکند.
کالجی گفت که مشابه فراز و فرود تنشها بین تهران و باکو در سه دهه گذشته، تنش کنونی ممکن است در نهایت به تنشزدایی منجر شود.
وی گفت: اگرچه تنشهای اخیر بسیار جدی است، اما عوامل متعددی وجود دارد که مانع درگیری نظامی میشود، از جمله وابستگی اقتصادی و تجاری، مسیرهای ترانزیتی بین ایران، آذربایجان و روسیه و همچنین وابستگی آذربایجان به مسیر ارتباطی ایران برای رسیدن به نخجوان.
وی گفت: اگرچه تنشهای اخیر بسیار جدی است، اما عوامل متعددی وجود دارد که مانع درگیری نظامی میشود، از جمله وابستگی اقتصادی و تجاری، مسیرهای ترانزیتی ایران، آذربایجان و روسیه و همچنین وابستگی آذربایجان به مسیر ارتباطی ایران برای رسیدن به نخجوان.
این کارشناس قفقاز همچنین خاطرنشان کرد: با وجود تعطیلی سفارت جمهوری آذربایجان در تهران، مجاری دیپلماتیک از طریق کنسولگری جمهوری آذربایجان در تبریز، سفارت ایران در باکو و کنسولگری جمهوری آذربایجان در نخجوان همچنان باز است.
به گفته کالجی، ترکیه و روسیه که پس از جنگ اوکراین به طور فزایندهای به ایران نزدیک تر شد، میتوانند به عنوان میانجی عمل کنند، نقشی مشابه نقشی که چین درحالحاضر در ترمیم روابط ایران و عربستان سعودی ایفا میکند.
وی افزود: اما واقعیت این است که ترکیه و روسیه برخلاف ایران، تصور تهدیدآمیزی از نقش اسرائیل در جمهوری آذربایجان، کریدور زنگزور و تهدید مرز مشترک ایران و ارمنستان ندارند. نخستین قدم درک این نگرانیها و پیگیری احتمالی مذاکرات منطقهای مشترک خواهد بود.